- معاویه ابن ابوسفیان که بود؟
معاویه پسر ابوسفیان بود نام ابوسفیان صخر بود پسر حرب که نسبش به قصی بن کلاب می رسید.مادرش هند دختر عتبه بن ربیعه بودو کنبه اش ابوعبدالرحمان.
- ایا امام حسن تمایلی به جنگ با معاویه داشت؟
در سال چهلم پس از هجرت بعد از کشته شدن حضرت علی مردم عراق با امام حسن بیعت کردند.اولین کسی که با امام حسن بیعت کرد قیس بن سعد بود.قیس بن سعد سردار سپاهی بود که حضرت علی با چهل هزار کس برای نگهبانی از عربان در اذربایجان اماده کرده بود.
سپس امام حسن با لشگر بسوی مدائن حرکت کرد و قیس بن سعد را بهمراه دوازده هزار نفر به سمت مسکن جایی که معاویه با سپاه شام در انجا اردو زده بود روانه کرد. در این میان که امام حسن در مدائن اردو زده بود در میان سپاه شایعه شد که قیس بن سعد کشته شده و لشگر امام حسن شروع به فرار کردند و سراپرده امام حسن را غارت نمودند انچنانکه برای بردن فرشی که زیر پای خود داشت به وی ضربت زدند. چون حسن پراکندگی کار خود بدید پیک نزد معاویه فرستاد و طلب صلح کرد.(تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 2714)
- شرایط صلح امام حسن با معاویه چه بود؟
انچه در بیت المال کوفه هست به امام حسن تعلق گیرد و هم چنین خراج شهر دارابگرد (از شهرهای ایران) متعلق به امام حسن شود. (تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفخه 2715)
هر سال مبلغ دو میلیون درهم نیز به امام حسین پرداخت شود. (اخبارالطوال ، صفحه 265)
- رابطه معاویه با امام حسین و امام حسن پس از صلح با امام حسن چگونه بود؟
در سفرهای معاویه به مکه و مدینه امام حسن و امام حسین از اولین کسانی بودند که به پیشواز معاویه می شتافتند و معاویه را در اغوش می گرفتند. (اخبار الطوال،صفحه 243) (روضه الصفا ، جلد 3 ، صفحه 80-83)
رابطه امام حسین با معاویه به شکلی بود که در سال 49 هجرت بفرمان معاویه در جنگ قسطنطنیه شرکت کرد. (زندگانی امام حسین، صفحه 122)
امام حسین در نامه ای که به معاویه نوشت تاکید کرد من خواهان مقابله و جنگ با تو نیستم و یه یارانش فرمود :تا زمانی که معاویه زنده است باید خانه نشینی را پیشه خود سازید. (اخبار الطوال، صفخه 272) (روضه الصفا، جلد 3 ، صفحه 15)
- مقرری سالیانه امام حسن و امام حسین در زمان خلیفه گری عمر و معاویه چقدر بود؟
مقرری امام حسن و امام حسین در زمان عمر سالیانه 5 هزار درهم بود که در زمان خلیفه گری معاویه به سالی یک میلیون درهم (معادل 4 هزار کیلو نقره) رسید. (تاریخ تمدن اسلام ، جلد 4 ، صفحه 88)
- چه کسانی با یزید بن معاویه بیعت نکردند؟
همه مسلمانان با یزید بیعت کردند به جز چهار کس .
1- حسین بن علی
2- عبدالله بن عمر
3- عبدالله بن زبیر
4- عبدالرحمان بن ابوبکر
(تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 2888) (اخبار الطوال ، صفحه 274 )
- وصیت معاویه بن ابوسفیان به یزید پسرش چه بود؟
پسرکم سفر و رفت وامد را از پیش تو برداشتم و کارها را هموار کردم و عربان را به طاعت تو اوردم مگر چهارکس از قریش :
اول : حسین بن علی که مردی است کم خطر نسبتی بزرگ دارد و غرابت با حضرت محمد چنانچه می بینم مردم عراق او را به قیام وادار میکنند اگر به او دست یافتی گذشت کن که اگر من باشم گذشت می کنم.
دوم : عبدالله بن عمر مردی است که کار دین وی را از پا در اورده و اگر کسی جز او نماند باتو بیعت می کند.
اول : حسین بن علی که مردی است کم خطر نسبتی بزرگ دارد و غرابت با حضرت محمد چنانچه می بینم مردم عراق او را به قیام وادار میکنند اگر به او دست یافتی گذشت کن که اگر من باشم گذشت می کنم.
دوم : عبدالله بن عمر مردی است که کار دین وی را از پا در اورده و اگر کسی جز او نماند باتو بیعت می کند.
سوم : عبدالرحمان بن ابو بکر که همه دلبستگی های او زن است و سرگرمی وقتی ببیند یارانش کاری کرده اند او نیز همان کار را می کند .
چهارم : عبدالله بن زبیر که چون شیر اماده جستن است و چون روباه مکاری می کند چون به او دست یافتی پاره پاره اش کن. (تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 2888)
- ماجرای فرار شبانه امام حسین از مدینه به مکه پس از فوت معاویه چه بود؟
پس از فوت معاویه ، ولید حاکم مدینه کس نزد امام حسین فرستاد تا که با یزید بیعت کند.
امام حسین به دارلاماره نزد ولید بن عتبه رفت و گفت کسی چون من پنهانی بیعت نمیکند فردا چون مردم را جمع کردی من نیز خواهم امد و با یزید بیعت میکنم.چون شب فرارسید و هوا تاریک شد امام حسین بهمراه دو خواهرش زینب و ام کلثوم و برادرانش ابوبکر و جعفر و عباس و خانواده اش پنهانی به مکه گریخت. (تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 2909) (اخبار الطوال ، صفحه 276)
- چرا امام حسین مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد؟
پس ار انکه امام حسین از مدینه به مکه گریخت مردم کوفه و فرستادگانشان نزد امام حسین امدند که ما مردم کوفه خویشتن را برای تو نگهداشته ایم و با ولایتداران به نماز جمعه حاضر نمی شویم ، نزد ما ای. امام حسین مسلم بن عقیل را پیش خواند و گفت به کوفه برو و در مورد انچه به من نوشته اند بنگر تا اگر درست بود بسوی انها رویم . (تاریخ طبری ، جلد 7، صفحه 2916)
- ماجرای رقابت عشقی میان امام حسین و یزید چه بوده است؟
زن هوسباز و زیبارویی بنام " ارینب " که در ابتدا معشوقه یزید بود اما در استانه ازدواج با یزید به خاطر وعده وعیدهای امام حسین دل از یزید برید و به عقد و ازدواج امام حسین در امد. ( الامامه و السیاسه ، صفحه 166) (ثمرات الاوراق ابن حجة حموى ، نقل از پند تاريخ ، جلد 1، صفحه 209)
نقد زندگی امام حسین و واقعه کربلا |
- ماجرای سرقت و مصادره کاروانی از کالاهای یزید توسط امام حسین در راه کوفه چه بوده است؟
امام حسین از مکه به سمت کوفه حرکت کرد تا به حوالی تنعیم رسید کاروانی را انجا دید که از جانب حاکم یمن برای یزید فرستاده شده بود. بار کاروان روناس و حله بود که پیش یزید می بردند، امام حسین کاروان را بگرفت و همراه ببرد . (تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 2968) (اخبار الطوال ، صفحه 292)
- پس از محاصره کاروان امام حسین در کربلا توسط سپاهیان یزید امام حسین از سپاهیان یزید چه در خواستی کرد؟
امام حسین فرمود :
یکی از سه چیز را از من بپذیرید :
اول : یا به همانجا که از ان امده ام باز میگردم.
دوم : یا دست در دست یزیدبن معاویه می گذارم که در کار فی مابین رای خویش را بگوید.
سوم : یا مرا به هر یک از مرزهای مسلمانان که مشغول جنگ با کفار هستند ( دیلمستان ایران ، قسطنطنیه ) بفرستید که یکی از مردم مرز باشم و حقوق و تکالیفی همانند انها داشته باشم.(تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3008)
- پس از انکه سپاهیان یزید درخواست امام حسین را برای عبیدالله بن زیاد (حاکم کوفه ) فرستادند وی در پاسخ چه گفت؟
ابتدا عبید الله بن زیاد درخواست امام حسین را پذیرفت اما از انجا که امام حسین به ولید (حاکم مدینه) نیز قول داده بود که با یزید بیعت کند اما شبانه از مدینه به مکه گریخت و همینطور گفته شمربن ذی الجوشن که به عبیدالله بن زیاد گفت : اکنون که در سرزمین توست این را از او می پذیری؟ به خدا اگر از دیار تو برود و دست در دست تو ننهاده باشد قوت و عزت از ان او باشد و ضعف و ناتوانی از ان تو.باید امام حسین و یارانش به حکم تو تسلیم شوند که اگر عقوبت می کنی اختیار عقوبت با تو باشد و اگر می بخشی به اختیار تو باشد که به خدا شنیده ام عمر سعد (فرمانده سپاهیان یزید که امام حسین را محاصره کرده بودند) و حسین بیشتر شب را در میان دو اردوگاه نشسته اند و با هم سخن می کنند. عبیدالله بن زیاد گفت : چه خوب گفتی رای تو درست است. (تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3009)
- ایا امام حسین در کربلا به عمر سعد (فرمانده سپاهیان یزید ) پیشنهاد دادن خانه و املاک خوبی در مدینه را داد به شرط انکه از جنگ با امام حسین خودداری کند؟
بله ، امام حسین به عمر سعد گفته بود دو اردو را رها خواهیم کرد و با هم به نزد یزید خواهیم رفت.عمر سعد گفت : در این صورت خانه ام را ویران میکنند.امام حسین گفت : من انرا برایت می سازم.عمر سعد گفت : املاکم را می گیرند. امام حسین گفت : ار املاک خودم در حجاز بهتر از ان به تو می دهم. (تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3008)
- ایا کاروان امام حسین در مدت محاصره در کربلا تشنه ماندند؟
خیر ، وقتی تشنگی بر حسین و یارانش سخت شد ، امام حسین عباس بن ابی طالب را پیش خواند و با سی سوار و بیست پیاده فرستاد و بیست مشک همراهشان کردندکه شبانگاه برفتند و نزدیک اب رسیدند. پانصد تن از سپاهیان یزید مراقب ابگاه بودند. چون به نزدیک ابگاه رسیدند عباس گفت : امده ایم از این اب که از ان ما را بداشته اند بنوشیم گفتند بنوش نوش جانت.عباس گفت تا حسین و این گروه از یارانش که می بینی تشنه اند یک قطره نخواهم نوشید .انگاه عباس به پیادگان گفت مشکها را پر کنند پس از ان کسان نمودار شدند و درگیری اندکی شد. یاران حسین با مشکها بیامدند و اب را پیش وی بردند . (تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3007)
از دیگر دلایلی که در خیمه امام حسین در کربلا اب وجود داشت می توان به این نکته اشاره کرد:
پیش از شروع جنگ در کریلا امام حسین فرمودند خیمه ای به پا کنند انگاه امام حسین وارد خیمه شد و نوره کشید (نوره کشیدن یعنی اصلاح موهای زائد بدن) و چون امام حسین فراغت یافت دیگران رفتند و نوره (اصلاح موهای زائد بدن) کشیدند. (تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3021)
امام حسین در سن 57 سالگی در کربلا به شهادت رسید.
پس از واقعه کربلا بازماندگان امام حسین را به شام نزد یزید فرستادند که علی بن حسین نیز در بین انان بود.انگاه یزید رو به علی بن حسین کرد و گفت: ای علی به خدا پدرت حق خویشاوندی مرا رعایت نکرد و با من بر سر قدرتم به نزاع پرداخت و خدا با او چنان کرد که دیدی و این ایه قران را خواند :
انچه از رنج و مصائب به شما می رسدهمه از دست اعمال زشت خود شماست در صورتیکه خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می کند. (قران . سوره شوری . ایه 30)
پس از ان بازماندگان امام حسین به خانه یزید رفتند و از زنان خاندان معاویه کس نماند که گریه کنان به پیشواز نیامده باشد.سه روز عزای حسین گرفتند و یزید همواره این جمله می گفت : خدا عبیدالله بن زیاد را لعنت کند به خدا اگر کار حسین به دست من بود هر چه می خواست می پذیرفتم حتی با تلف شدن جان یکی از فرزندانم مرگ را از حسین دور می کردم ولی خدا چنان مقدر کرده بود. سپس یزید کس نزد زنان فرستاد که از تو چه گرفته اند هرکه هرچه گفت دو برابر انرا به انها داد بطوریکه سکنیه (دختر امام حسین ) گفت :هیچ کس را که منکر خدا باشد از یزیدبن معاویه بهتر ندیدم .انها را به همراه محافظی پارسا به مدینه فرستاد. (تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3077)
- نقد زندگی تاریخی حضرت محمد
- جن در قرآن و اسلام
- تناقضات قران
- آیا حضرت محمد معصوم بوده؟
- نقد زندگی تاریخی حضرت محمد
- جن در قرآن و اسلام
- تناقضات قران
- آیا حضرت محمد معصوم بوده؟
- غدیرخم