- ماجرای صلح امام حسن و معاویه چه بود؟
در سال چهلم پس از هجرت بعد از کشته شدن حضرت علی مردم عراق با امام حسن بیعت کردند.اولین کسی که با امام حسن بیعت کرد قیس بن سعد بود.قیس بن سعد سردار سپاهی بود که حضرت علی با چهل هزار کس برای نگهبانی از عربان در اذربایجان اماده کرده بود.
صلح امام حسن و معاویه |
سپس امام حسن با لشگر بسوی مدائن حرکت کرد و قیس بن سعد را بهمراه دوازده هزار نفر به سمت مسکن جایی که معاویه با سپاه شام در انجا اردو زده بود روانه کرد. در این میان که امام حسن در مدائن اردو زده بود در میان سپاه شایعه شد که قیس بن سعد کشته شده و لشگر امام حسن شروع به فرار کردند و سراپرده امام حسن را غارت نمودند انچنانکه برای بردن فرشی که زیر پای امام حسن بود به امام حسن ضربت زدند. چون امام حسن پراکندگی کار خود بدید پیک نزد معاویه فرستاد و طلب صلح کرد.(تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 2714)
صفحه فیس بوک وبلاگ نقد قرآن
- نقد زندگی تاریخی حضرت محمد
- جن در قرآن و اسلام
- تناقضات قران
- آیا حضرت محمد معصوم بوده؟
صفحه فیس بوک وبلاگ نقد قرآن
- نقد زندگی تاریخی حضرت محمد
- جن در قرآن و اسلام
- تناقضات قران
- آیا حضرت محمد معصوم بوده؟
- غدیرخم
به گفته حسینمحمد جعفری و ولهاوزن وقوع صلح امام حسن و معاویه از لحاظ تاریخی بسیار مغشوش و متناقض است.آنچه که در تاریخ طبری ذکر شدهاست این است که حسن، خود مایل به جنگ نبودهاست و به همین دلیل قیس ابن اسعد را برداشته و عبدالله بن عباس را به سرلشگری میگمارد و از آنجایی که عبدالله نیت وی را میدانست به معاویه نامه داده و تقاضای امان میکند و معاویه میپذیرد. سپاه حسن در نزدیکی مداین ساکن شد و دوازده هزار نفر به رهبری قیس ین سعد را به سوی شام فرستاد و در این حین کسی فریاد زد قیس ابن سعد کشته شد و مردم به چادر حسن میریزند و چادر را غارت میکنند. حسن به قصر ابیض میرود و در آنجا ساکن میشود و از انجایی که حسن وضعیت سپاه را نامناسب میبیند، فرستادهای به معاویه میفرستد و تقاضای صلح میکند معاویه نیز عبدالله این عامر و عبدالله ابن سمره را میفرستد تا حسن با شرط برداشت پنج میلیون درهم از خزانه و شروط دیگر صلح امام حسن و معاویه کند بعد از آن مورد موافقت قرار میگیرد و بعد از آن مردم با معاویه بیعت میکنند.
پاسخحذفاما راضی آل یاسین بر اساس یکی از خطابههای حسن استدلال میکند که پیشنهاد دهنده صلح معاویه و نه حسن بودهاست.
به گفته زهری از تاریخنویسان، حسن از ابتدا مایل به واگذاری خلافت بوده و به همین رو قیس ابن سعد که از طرفداران سرسخت حسن و از مخالفین بود از فرماندهی سپاه برکنار و عبیدالله ابن عباس را بر سرکار گذاشت. علت سوء قصد به حسن هم همین دلیل بودهاست و هنگامی که حسن به معاویه پیشنهاد واگذاری خلافت به شرط دریافت مبلغ معینی پول را میکند. معاویه هم نامه را نگاهداشته و نامهای سفید با مهر خودش در انتها را برای وی میفرستد ولی حسن مبلغ بیشتری نسبت به توافق قبلی مینویسد و در انتها هم معاویه به خاطر تغییر مقدار پول از دادن پول شانه خالی میکند.
به نوشته یعقوبی هنگامی که لشگر حسین به مداین میرسد سه میانجیانی از سوی معاویه به لشگر حسین میروند در لشگر شایعه میکنند که حسن صلح کردهاست لشگریان هم به حسن حمله کرده و چادرش را غارت میکنند و هنگامی که وی به سمت قصر ابیض میرود تا در آنجا سکنی گزیند شخصی به نام الجراح بن سنان الاسدی به وی حمله کرده و ران وی را مجروح میکند و آن شخص کشته میشود. این شورش ها موجب رضایت حسن به صلح بودهاست.
به نگاشته ابن اعثم در کتاب الفتوح ابتدا حسن شرایطی که در تاریخ طبری آمدهاست را پیشنهاد میکند و عبدالله بن نوفل حارث را به سوی معاویه میفرستد معاویه نیز رقعهای سفیدامضاء را برای حسن ارسال میدارد. اما حسن عهدنامهای را مینویسد که در زیر ذکر میشود و به همین دلیل معاویه زیربار قبول شرایط صلح حسن نمیرود.
« حسن با معاویه صلح کردهبود که هرچه در بیتالمال وی بود برگیرد و خراج دارابگرد از آن او باشد به شرط آنکه در حضور وی به علی ناسزا نگویند و سپس پنج میلیون درهم خزانه کوفه را برگرفت. »
در تاریخ طبری چند صفحه بعدتر درباره رفتارهای بسر بن ابی ارطاه چهارمین شرط را به شکل زیر اضافه میکند:
« حسن با معاویه بر اساس این شرط صلح کرد که ب همه دوستان و پیروان علی در هر کجا که باشند عفو عمومی و امنیت و آسایش اعطا شود »
دینوری نگاشتهاست:
« ۱-باهیچکس از مردم عراق با اهانت رفتار نشود و صلح و امنیت آنها تضمین گردد بدون اینکه سابقه جرم و اتهام آنها در نظر گرفته شود.
۲-حسن سزاوار درآمد سالانه ناحیه اهواز
۳-در اعطای عطایا و پاداشها به بنی هاشم بر بنی امیه تقدم داده شود. »
ابن الاثیر علاوه بر شروط دینوری دو شرط دیگر را نیز یاد میکند:
« ۴-از هیچکس از اهالی مدینه، حجاز و عراق سلب مالکیت ویا محرومیت از انچه که در طول خلافت علی به دست آورده نشود.
۵-خلافت پس از مرگ معاویه به حسن بازگردانده شود. »
ابن اعثم مینویسد:
« ۱-معاویه باید بر اساس کتاب خدا، سنت پیامبر و رویه خلفای راشدین حکمرانی کند.
۲-معاویه هیچکس را به خلافت پس از منصوب و یا انتخاب نخواهد و انتخاب خلیفه را به شورای مسلمین واگذار نماید.
۳-مردم را در هر جایی که در سرزمین خداوند باشند به حال صلح و صفا واخواهد گذاشت.
۴-امنیت و صلح زندگی، مال، زنان و فرزندان اصحاب و پیروان علی را تضمین خواهد نمود. این موافقت نامه میثاقی است جدی به نام خداوند که معاویه بن ابی سفیان را ملزم به حفظ و اجرای آن مینماید.
۵-هیچ گونه آزار و زیان و عمل خطرناکی چه پنهان و چه آشکار نسبت به حسن بن علی، برادرش حسین بن علی و یا هیچ یک از افراد خاندان پیامبر (اهل بیت النبی) انجام نشود. این موافقت نامه توسط عبدالله بن نوفل، عمر بن ابی سلمه و دیگران گواهی میشود. »
اما در کتاب صلح امام حسن این چنین آمدهاست:
پاسخحذف« ۱-حکومت به معاویه واگذار میشود بدین شرط که به کتاب خدا و سنت پیغمبر و سیره خلفای شایسته عمل کند.
۲-پس از معاویه حکومت متعلق به حسن است و اگر برای او حادثهای پیش آمد متعلق به حسین و معاویه حق ندارد برای خود جانشینی خود انتخاب کند.
۳-معاویه باید ناسزا به امیرالمومنین (علی) و لعن بر او را در نمازها ترک کند. و علی را به جز نیکی یاد ننماید.
۴-بیتالمال کوفه که موجودی آن پنج میلیون درهم است مستثنی است و تسلیم حکومت شامل آن نمیشود و معاویه سالی باید دو میلیون درهم برای حسن بفرستد و بنی هاشم را از بخششها و هدیهها بر بنی امیه امتیاز دهد و یک میلیون درهم در میان بازماندگان شهدای که در کنار امیرالمومنین در جنگهای جمل و صفین کشته شدهاند تقسیم کند و اینها همه باید از محل خراج دارابگرد تادیه شود.
۵-مردم در هر گوشه از زمینهای خدا —شام یا عراق یا یمن و یا حجاز— باید در امن و امان باشند و سیاهپوست و سرخپوست از امنیت برخوردار باشند و معاویه باید لغزشهای آنان را نادیده بگیرد و هیچکس برخطاهای گذشتهاش مواخذه نکند و مردم عراق را به کینههای گذشته نگیرد. اصحاب علی در هر نقطهای که هستند در امن و امان باشند و کسی از شیعیان علی مورد آزار واقع نشوند و یاران علی بر جان و مال و ناموس و فرزاندانشان بیمناک نباشند و کسی ایشان را تعقیب نکند و صدمهای بر آنان وارد نسازد و حق هر حقداری بدو برسد و هر آنچه در دست اصحاب علی است از آنان بازگرفته نشود. به قصد جان حسن و برادرش حسین و هیچ یک از اهل بیت رسولخدا (محمد) توطئهای در نهان و آشکار چیده نشود و در هیچ یک از آفاق عالم اسلام ارعاب و تهدید نسبت به آنان صورت نگیرد. »
شجاع الدین شفا در این رابطه مینویسد: تاریخ طبری و کامل ابن اثیر هر دو تاکید میکنند که از جانب معاویه پذیرفته شد که حسن بابت انصراف خود از خلافت مبلغ گزاف نقد (موجودی بیت المال کوفه را) بردارد و خراج دارابگرد فارس نیز تماماً از او باشد. در عین حال املاک وسیعی که برخی بهای آنها را دومیلیون درهم تعیین کردهاند بدو تعلق گرفت. ولی به گفته طبری، اهل بصره بعداً با خراج دارابگرد مخالفت کردند و گفتند که این خراج قبلاً بدانها اختصاص یافته بودهاست و به گفته ابن اثیر این خود معاویه بود که در خفا مردم بصره را تحریک کرد با رسیدن خراج به حسن بن علی مخالفت کنند. به نوشته این دو، معاویه تعهد کرد که اضافه بر پرداخت این مبالغ دو کرور درهم نیز برای برادر کوچترش حسین بن علی بفرستد و در آینده بنی هاشم را در عطایا و پیشکشها بر بنی عبدشمس(خاندان اموی)برتری دهد و تعهد کند که نام علی بن ابی طالب را به زشتی نبرد