۱۰ مرداد ۱۳۸۹

عثمان بن عفان بن ابی العاص بن امیه


عثمان بن عفان بن ابی العاص بن امیه ( ۵۷۹ - ۶۵۵ م.) یکی از صحابه پیامبر بود که در تاریخ ابتدای اسلام نقش بسیار گسترده‌ای داشت که مهمترین آنها خلیفه سوم پس از پیامبر بود عثمان همچنین یکی از اولین مسلمانان بود و از مهمترین کارهای او جمع آوری قرآن بود.

عثمان بن عفان بن ابی العاص بن امیه
عثمان از بنی‌امیه و یکی از اشراف و ثروتمندان مکه بود. عثمان در میان خاندانی که قریب به اتفاقشان مخالف اسلام بودند، به اسلام گروید .عثمان در شمار مهاجران به حبشه بود، اما به زودی به مکه بازگشت و به مدینه مهاجرت کرد. عثمان در مدینه به ترتیب با دو دختر حضرت محمد ،ام کلثوم و رقیه که هر دو به زودی درگذشتند، ازدواج کرد و لذا به ذوالنورین مشهور شد. عثمان در لغت به معنی بچه مار است.رجوع شود به اسامی قرانی (عربی )
عثمان در زمان ابوبکر از افراد نزدیک به وی بوده و کاتب وی به شمار می‌آمد.عثمان در دوره عمر نیز از نفوذ قابل توجهی برخوردار بود و در آن شرایط نماینده بنی امیه به شمار می‌آمد.
عمر در اخرین روزهای عمر خود، شش تن از صحابیان را مامور نمود در مدت سه روز خلیفه مسلمانان را تعیین کنند. این شش نفر عبارت بودن از:
علی بن ابیطالب، عثمان بن عفّان، عبد الرحمان بن عوف، زبیر بن عوّام، طلحة بن عبید اللّه و سعد بن ابی وقّاص . آنگاه ابو طلحة بن زید بن سهل انصاری را بر این کار گماشت و گفت: اگر چهار نفر نظرى دادند و دو نفر مخالف شدند، آن دو نفر را گردن بزن و اگر سه نفر توافق کردند و سه نفر مخالفت نمودند، سه نفرى که عبد الرحمان در میان ایشان نیست، گردن بزن، و اگر سه روز گذشت و بر کسى توافق حاصل نکردند، همه ایشان را گردن بزن».
در این سه روز مذاکرات زیادی انجام شد و نتیجه بین علی و عثمان مردّد شد. عبدالرحمن از علی پرسید: اگر با تو بیعت کنیم آیا حاضر می شوی به کتاب خدا و سنت رسول الله و به شیوه دو خلیفة پیشین رفتار کنی؟
جواب علی به عبدالرحمن این جمله بود که ‌به کتاب خدا و سنت رسول الله عمل خواهم کرد.
عبدالرحمن همین سوال را از عثمان کرد و عثمان جواب مثبت داد و همه شرایط را پذیرفت و لذا او به خلافت رسید.
در میان خلفای پس از حضرت محمد عثمان تنها کسی بود که در پی شورشی عمومی مسلمانان کشته شد. قتل وی را در سال 35 هجری ذکر کرده ‌اند.














نقد زندگی تاریخی حضرت محمد 
جن در قرآن و اسلام 
تناقضات قران
آیا حضرت محمد معصوم بوده؟

ابوبکر


ابوبکر از صحابه محمد پیامبر اسلام است. در باره زمان اسلام ابوبکر اقوال مختلفی وجود دارد. پس از مرگ محمد در سال ۶۳۲ پس از میلاد، ابوبکر از سوی صحابه محمد، به جانشینی محمد به عنوان خلیفه مسلمین بر منصب خلافت برگزیده شد. اهل سنت از ابوبکر به عنوان اولین خلیفه از چهار خلیفه مسلمین که به «خلفای راشدین» معروف هستند، یاد می‌کنند.

ابوبکر
خلافت ابوبکر ۲ سال و ۳ ماه به طول انجامید. در دوران خلافت، ابوبکر در جنگ‌های موسوم به ردة، با دین برگشتگان و اقوام عربی که پس از مرگ محمد سر به شورش گذاشته بودند پرداخت و با شکست آنها، قانون اسلامی را در کل جزیره عرب برقرار کرد.ابوبکر در طول خلافتش، سرزمین‌های سوریه و عراق به امپراطوری اسلامی افزود.
درخانواده ابوبکر سه نسل صحابه رسول بودند پدر ابوبکر ،خود ابوبکر و پسر ابوبکر ، ابوبکر پدرزن محمد بود؛ دختر ابوبکر، عایشه همسر محمد، بود. همچنین دیگر دختر وی اسماء بنت ابوبکر همسر زید از صحابه محمد بود. همسر ابوبکر اسماء بنت عمیس پس از مرگش به همسری علی درآمد و به همراه دو فرزندی که از ابوبکر داشت، به خانه علی رفت.
ابوبکر در هنگامی که اسلام را پذیرفت، در حدود ۴۰ سال داشت.

باروخ (بندیکت) د اسپینوزا



بندیکت د اسپینوزا (متولد ۲۴ نوامبر ۱۶۳۲ - فوت ۲۱ فوریه ۱۶۷۷) در زادگاه خود آمستردام به «بنتو د اسپینوسا» معروف بود. او یکی از فیلسوفان بزرگ واقع‌گرای سده ۱۷ بشمار می‌آید.

باروخ (بندیکت) د اسپینوزا
اسپینوزا تحصیل علم را در مدرسه ­­ی یهودیان آغاز کرد اما رفته رفته نشانه ­های تردید در مورد کتاب مقدس یهودیان به عنوان وحی الهی در او آشکار شد. اسپینوزا تحت تأثیر فلسفه ­ی دکارت بود. اما در تاملات متافیزیکی خود تلاش می‌­کرد بر ثنویت دکارتی چیره گردد و خدا، روح و ماده را در پیوندی واحد به اندیشه درآورد.
باروخ (بندیکت) د اسپینوزا در یک خانواده ­ی مذهبی یهودی در آمستردام متولد شد. خانوادهٔ او در اوایل همان سده به همراه بسیاری از دیگر یهودیان پرتغالی و اسپانیایی، از بیم پیگرد توسط دستگاه تفتیش عقاید کلیسا، به هلند پناه آورده بودند. هلند در آن زمان از نظر مذهبی سرزمین نسبتاً رواداری بود.
پدر باروخ (بندیکت) د اسپینوزا را به مدرسه ­­ی یهودیان سپرد تا با آموزش در حوزه ­ی تئولوژی خاخام شود. اسپینوزا در سن ۱۵ سالگی شاگردی استثنایی در حوزه ­ی امور دینی بود، اما آموزش در این زمینه باروخ (بندیکت) د اسپینوزا را راضی نمی­ساخت. به دلیل آشنایی به چند زبان، مستقلا به مطالعه ­ی آثار فلسفی پرداخت. در سن ۱۸ سالگی، نشانه ­های تردید در مورد کتاب مقدس یهودیان به عنوان وحی الهی در باروخ (بندیکت) د اسپینوزا آشکار شد و تدریجاً موضوعاتی چون دخالت یک خدای شخصی در امور انسانی، برگزیدگی قوم یهود از طرف خداوند و نیز حقوق ویژه ­ی روحانیان را مورد شک و پرسش قرار داد.
باروخ (بندیکت) د اسپینوزا مراسم عبادی و دینی را بی ­اهمیت و زاید خواند و به این نظر رسید که متون کتاب مقدس را نباید لغت به لغت فهمید. از همین رو، باروخ (بندیکت) د اسپینوزا را در سن ۲۴ سالگی به جرم افکارانحرافی از جامعه ­ی یهودیان هلند اخراج و ورودش را به کنیسه ­ها ممنوع کردند. نظریاتش دشمنان زیادی برای باروخ (بندیکت) د اسپینوزا تراشیده بود و پس از اینکه سوء قصدی به جان باروخ (بندیکت) د اسپینوزا نافرجام ماند، از آمستردام گریخت و گوشه­ گیری و انزوا پیشه کرد و خود را یکسره وقف فلسفه نمود.
باروخ (بندیکت) د اسپینوزا زندگی ساده ­ی خود را از راه تراش شیشه ­های ذره ­بین تامین می­کرد. در سال ۱۶۷۳ شهریار پفالتس که با نظریات فلسفی اسپینوزا آشنا بود، به باروخ (بندیکت) د اسپینوزا پیشنهاد کرسی استادی فلسفه در دانشگاه هایدلبرگ را داد، مشروط بر آنکه او از آزادی پژوهش فلسفی برای براندازی دین عمومی سوء­استفاده نکند. باروخ (بندیکت) د اسپینوزا این دعوت را رد کرد، چون نمی­خواست استقلال فکری خود را قربانی مقام و عقل را تابع ایمان سازد. باروخ (بندیکت) د اسپینوزا در پاسخ به دعوت آن شهریار نوشت: «از آنجا که نمی­دانم مرزهای آزادی فلسفی، برای اینکه دین برانداخته نشود کجاست، نمی­توانم از فرصت به دست آمده استفاده کنم».
در سال ۱۶۷۵ یک دیندار کاتولیک به نام آلبرت بورگ در نامه‌ای به اسپینوزا نوشت: «من این نامه را بنابر وظیفه ­ی دینی خود برایتان می‌­نویسم تا عشق به همسایه را حتا به شما ( باروخ (بندیکت) د اسپینوزا) که یک کافر هستید نشان دهم. شما را فرا می‌­خوانم که روح خود را به موقع نجات دهید و به مسیحیت بگروید. شما مدعی هستید که سرانجام، فلسفه ­ی حقیقی را یافته ­اید. اما از کجا می­دانید که فلسفه ­ی شما بهترین است؟ آیا می­خواهید کفرگویی­های ناگفتنی موجودی نکبت­زده، کرمی حقیر و انسانی خاکی را که سرانجام غذای کرم­ها می­شود، گستاخانه بر حکمت بی ­انتهای پدر جاودانی برتر شمارید؟ از شما ( باروخ (بندیکت) د اسپینوزا)خواهش می­کنم بس کنید و دیگران را نیز همراه خود به فساد نکشانید».
باروخ (بندیکت) د اسپینوزا در پاسخ این مؤمن مسیحی نوشت: «من ادعا نمی­کنم که بهترین فلسفه را یافته ­ام، اما می­دانم که حقیقت را می­توان شناخت. تمام دلایلی که شما در نامه ­ی خود اقامه کردید، فقط در طرفداری از کلیسای رومی است. آیا معتقدید که با آن می‌­توان اقتدار این کلیسا را به روش ریاضی اثبات کرد؟ و چون این چنین نیست چگونه می­خواهید باور کنم که بُرهان­های من ساخته و پرداخته ­ی ارواح خبیث است و سخنان شما ملهم از پروردگار؟ افزون بر آن، من می‌­بینم و نامه ­ی ­شما نیز آشکارا نشان می­دهد که برده ­ی این کلیسا شده ­اید، نه به خاطر عشق به خداوند، بلکه از بیم آتش دوزخ که تنها علت خرافه‌است. این خرافه را از خود دور سازید و خردی را که خداوند به شما ارزانی داشته به رسمیت بشناسید و اگر نمی­خواهید جزو موجودات فاقد خرد به شمار آیید، از آن بهره گیرید. بس کنید و خطاهای ابلهانه را معما و رازورزی جلوه ندهید!».
باروخ (بندیکت) د اسپینوزا کتاب مقدس را حاوی قوانینی اخلاقی می­دانست که فرمانبری می­طلبد، اما کمکی به شناخت حقیقت نمی­کند. اگر کسی این سخن را در ایتالیا یا اسپانیا بر زبان می­آورد، بی ­تردید کلیسا او را در آتش می­سوزاند. همعصران باروخ (بندیکت) د اسپینوزا نمی­دانستند او را چگونه آدمی ارزیابی کنند. حتی بسیاری از هوشمندان زمانه اش باروخ (بندیکت) د اسپینوزا را رهزن عقل سلیم می­دانستند، اما معدودی نیز یک مقدس.
مهم­ترین اثر باروخ (بندیکت) د اسپینوزا «اتیک» نام دارد. اما این کتاب بر خلاف عنوانش، به معنای گسترده ­ی کلمه بیشتر متافیزیک است و فلسفه ­ی اخلاق در آن جایگاه اصلی را ندارد. باروخ (بندیکت) د اسپینوزا در زمان حیاتش، این اثر را فقط در اختیار معدودی از دوستانش قرار داد و به اصرار شخصی او، انتشار این کتاب پس از مرگش صورت گرفت.
باروخ (بندیکت) د اسپینوزا از جوانی دچار بیماری سل بود و تقریباً تمام عمر ناچار شد از یک رژیم سخت غذایی پیروی کند. اهل خوشگذرانی و معاشرت نبود. در نهایت سادگی می­زیست و پول بازنشستگی ایی را که بنابر وصیت دوستی دریافت می­کرد، خود از پانصد گولدن به سیصد گولدن کاهش داد. باروخ (بندیکت) د اسپینوزا هشت ماه پیش از مرگش نامه ­ای نوشت که نشان می­دهد علیرغم جسمی فرسوده و بیمار، ذهنی از نظر فلسفی و علمی تیز و شاداب داشته‌است.
باروخ (بندیکت) د اسپینوزا در ۲۱ فوریه­ی ۱۶۷۷ در سن ۴۵ سالگی در لاهه چشم از جهان فروبست.

















نقد زندگی تاریخی حضرت محمد 
جن در قرآن و اسلام 
تناقضات قران
آیا حضرت محمد معصوم بوده؟

ولتر


 فرانسوا ماری آروئه (به فرانسوی: François Marie Arouet) که بعدها نام ولتر (به فرانسوی: Voltaire) را بر خود نهاد به سال ۱۶۹۴ در پاریس دیده به جهان گشود.

ولتر
تحصیلات خود را در مدرسه لوئی کبیر به اتمام رسانید و بعد به انجمنی به نام تمپل پیوست و سپس به شاگردی یکی از قضات دادگستری فرانسه درآمد. پس از چندی جایزه آکادمی فرانسه به ولتر تعلق گرفت.
در سال ۱۷۱۵ اشعاری بر ضد فیلیپ دوم از خاندان اورلئان سرود که باعث زندانی شدن ولتر در باستیل شد. در ایام زندان نام مستعار ولتر را برای خود برگزید. پس از چندی مورد عفو قرار گرفت و آزاد شد ولی دوباره پس از مدت کوتاهی مورد اتهام قرار گرفت، اینبار قبل از دستگیری به انگلستان گریخت.
ولتر به سال ۱۷۲۳ منظومه‌های هنریاد (به فرانسوی: La Henriade) را که درباره سلطنت هانری چهارم بود انتشار داد و در ۱۷۲۴ نمایش‌نامه‌ای را در پاریس به معرض تماشا گذاشت. ولتر در سال ۱۷۲۵ بر اثر پیش‌آمدی مجبور گشت پاریس را ترک گفته و به انگلستان برود. در این زمان بود که با چند تن از شعرای انگلیسی آشنا گشت و مقالاتی به زبان انگلیسی منتشر کرد. ولتر به سال ۱۷۲۹ به پاریس مراجعت کرد و تراژدی بروتوس (به فرانسوی: Brutus) را نگاشت و در سال ۱۷۴۸ نمایشنامه سمیرامیس (به فرانسوی: Sémiramis) را به قصد رقابت با کره ‌بیون حریف خود نوشت و در سال ۱۷۵۹ کتابی با نام ساده‌ دل (کاندید) یا خوش ‌بینی یا (به فرانسوی: Candide ou l'Optimisme) به چاپ رساند که در اروپا بسیار محبوب شد. ولتر در سال ۱۷۷۶ به انتقاد از آثار شکسپیر پرداخت و قطعات ایرن (به فرانسوی: Irène) و آگاتوکل (به فرانسوی: Agathocle) در آن زمان نگاشته شده‌است.
از کارهای تحقیقی ولتر می ‌توان تاریخ روسیه و فرهنگ فلسفی و عصر لویی چهاردهم را نام برد. از آثار دیگر ولتر می‌توان مرگ قیصر و دوشیزه اورلئان را نام برد.
 ولتر در ۳۰ مه ۱۷۷۸ به علت کار و خستگی زیاد بدرود زندگی گفت.














نقد زندگی تاریخی حضرت محمد 
جن در قرآن و اسلام 
تناقضات قران
آیا حضرت محمد معصوم بوده؟

دارابگرد


دارابگرد نام یکی پنج شهرستان ایالت پارس در ایران قدیم بوده است. به آن داراگرد و دارابجرد نیز گفته می‌شده است. در عهدنامه صلح میان حسن بن علی و معاویه تنها خراج  شهر دارابگرد  به امام حسن واگذار شده است. این مساله نشان از اهمیت شهر دارابگرد در آن روزگار دارد.

شهر دارابگرد
با مراجعه به کتاب دست نوشته شهر من داراب به قلم حسین آزما مطالب زیادی در مورد شهر دارابگرد از قدیمیترین شهرهای کشور باستانی ایران می توان بدست آورد. درفاصله ۶کیلومتری شهرفعلی داراب آثارشهرتاریخی دارابگرد نخستین پایتخت سلسله ساسانیان ویکی ازقدیمی‌ترین شهرهای ایران باستان قراردارد.شهر دارابگرد که قدمت آن به عصر هخامنشیان می رسد درمیان دشت وسیع و حاصلخیز هشیوار به دلیل شرایط امنیتی آن زمان واهمیت شهر به صورت مدور بنا گردیده است وازاین جهت در ردیف اولین شهرهای مدور داخل فلات ایران محسوب می گردد. پیرامون شهر دارابگرد دیوار مخروطی عظیمی از گل رس و سنگ و ملاط آهک ساخته شده که ارتفاع آن به بیش از۱۰متر می رسد این دیوار درطول زمان دچار فرسایش شده وارتفاع آن اکنون به حدود ۷ متر می رسد وجود ماده چسبنده ای درمیان ملاط و گل به کار رفته در دیوار سبب شده با گذشت بیش از ۲۶۰۰ سال این دیوار با تخریب کم پابرجا واستوار باقی بماند. پشت دیوار خندق بذرکی برای حفاظت بیشتر از شهر دارابگرد ایجاد نموده بودند که دسترسی به  شهر دارابگرد را در مواقع خطر بسیار مشکل می‌کرده ‌است. عمق این خندق بیش از ۱۰ متر و عرض آنحدود۵۰ متر بوده‌است که این قسمت نیز دچار فرسایش شده‌است این خندق پیوسته مملو ازآب بوده و به گفته مورخین متقدم درآن گیاهانی بوده که به دورپای افرادی که واردخندق می شده‌اند می پیچیده ومانع از شنا کردن آنها می شده است آب موردنیاز خندق از رودخانه‌های اطراف شهر دارابگرد از جمله رود بال تامین می‌شده است.














نقد زندگی تاریخی حضرت محمد 
جن در قرآن و اسلام 
تناقضات قران
آیا حضرت محمد معصوم بوده؟

ابومحمد عبدالملک بن هشام


ابومحمد عبدالملک ابن هشام مورخ مسلمانی است که بخاطر ویرایشی که روی زندگی نامه محمد، پیامبر اسلام، نوشته ابن اسحاق انجام داده، شهرت دارد.

ابومحمد عبدالملک بن هشام
گفته می‌شود که خانواده ابن هشام از حمیریه بوده اند. ولی پیش از تولد ابن هشام از بصره به مصر مهاجرت کرده اند. ابن هشام در مصر متولد و در مصر در سال ۲۱۳ یا ۲۱۸ هجری قمری فوت کرد. ابن هشام در علم‌الانساب (نسب شناسی) و علم دستور زبان تبحر بالایی داشت. اگر چه از ابن هشام کتابی با نام «کتاب التیجان» درباره جنوب شبه جزیره عربستان در دوران کهن بر جای مانده است، ولی شهرت اصلی  ابن هشام به دلیل ویرایشی که روی زندگی نامه محمد اثر ابن اسحاق انجام داده می‌باشد. نسخه اصلی اثر ابن اسحاق به دست ما نرسیده است ولی بخش‌هایی از آن در آثار نوشته شده توسط ابن هشام و طبری به جای مانده‌است. مقایسه مطالبی که توسط ابن هشام نقل شده و آنچه توسط مورخین دیگر نقل شده نشان می‌دهد که ابن هشام قسمت هایی که مستقیماً به زندگی محمد ربط نداشت را حذف کرده؛ برخی از اشعار را تصحیح و برای کلمات و جملات سخت توضیحی فراهم آورده است. این کار  ابن هشام باعث محبوبیت ویرایشش بین دانشمندان مسلمان پس از او شد.















نقد زندگی تاریخی حضرت محمد 
جن در قرآن و اسلام 
تناقضات قران
آیا حضرت محمد معصوم بوده؟

الله


الله نام خدا در زبان عربی است و مسلمانان الله را تنها خدای عالم می‌دانند.  الله توسط عرب زبانان مسیحی و یهودی نیز در اشاره به خدا به‌کار می‌رود؛ ولی در مغرب زمین،  الله بدلیل استفاده مسلمانان از آن شهرت یافته‌است.
 الله توسط اعراب بت‌پرست پیش از اسلام نیز برای اشاره به خدای خالق استعمال می‌شده‌است. مفاهیمی که به کلمه الله نسبت داده شده در بین مکاتب مختلف تفاوت‌هایی با هم دارد. قبل از اسلام  الله تنها خدا نبود، بلکه یاران و همراهانی، پسران و دخترانی داشت. این مفاهیم با ظهور اسلام به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. در اسلام،  الله نام برتر خداوند بوده؛ باور مسلمانان این است که تمامی نام‌های دیگر الهی به  الله اشاره می‌کنند.  الله یکتاست، تنها خدا بوده، و خالق توانای جهان می‌باشد. اعراب مسیحی جز الله کلمه دیگری برای اشاره به خدا ندارند. آنها به عنوان مثال از کلماتی مانند  الله الاب (به معنی خدای پدر) استفاده می‌کنند
















نقد زندگی تاریخی حضرت محمد 
جن در قرآن و اسلام 
تناقضات قران
آیا حضرت محمد معصوم بوده؟

بیت المقدس

بیت ‌المقدس
بیت ‌المقدس یا اورشلیم، یکی از نام‌های شهر باستانی و مقدس اسلامی، مسیحی و یهودی، در کشور فلسطین است.
















نقد زندگی تاریخی حضرت محمد 
جن در قرآن و اسلام 
تناقضات قران
آیا حضرت محمد معصوم بوده؟