۳۰ مرداد ۱۳۸۹

جن در قرآن و اسلام



جن چیست؟

جن واژه‌ ای عربی و به معنی «موجود پنهان و نادیدنی» است. سی و چهار بار نام جن در قرآن آورده شده است و هفتاد و دومین سوره قرآن به نام این موجود یعنی جن نامگذاری شده است.

جن در قرآن و اسلام
جن موجودی است که از آتش  آفریده شده‌ است.قرآن . سوره الرحمن . آیه 15)
جن پیش از آفرینش انسان، خلق شده است. ( قرآن . سوره حجر، آیه 27)
جن دارای دو جنس نر و ماده  معرفی شده‌ است. (  قرآن . سوره الرحمن . آیه 56)
جنیان چون انسانها دسته دسته به دنیا آمده اند، تا زمان مرگ زندگی کرده و بعد به جهان آخرت خواهند رفت. ( قرآن .سروره فصلت، آیه 25)

به وجود جن بارها در قرآن اشاره شده است که برای نمونه به آیات زیر اشاره می کنیم :

- سپاهیان سلیمان از جن و آدمی و پرنده گرد آمده و به صف می رفتند.
( قرآن . سروه نمل. آیه 17)
- برای خدا شریکانی از جن قرار دادند و حال آن که جن را خدا آفریده است.  
( قرآن . سوره انعام، آیه 17 )
- بگو اگر جن و انس گرد آیند تا همانند این قرآن را بیاورند، نمی توانند، هر چند که یکدیگر را یاری دهند. ( قرآن . سوره اسرا. آیه 88 )
- سخن پروردگارت بر تو مقرر شد که جهنم را ازجن و انس انباشته می کنیم. 
(قرآن . سوره هود . آیه 119)
- ای گروه جنیان و آدمیان، اگر می توانید که از قطر آسمان و زمین بگذرید، بیرون روید ولی بیرون نتوانید رفت مگر با قدرتی ( قرآن . سوره الرحمن. آیه 33)

جن در قرآن و اسلام
 به اسامي برخي ازجن ها  اشاره مي‌ كنيم :

1 - جن خناس : اين شيطان مخفي در درون انسان راه يا فته و به وسوسه انسان مي‌پردازد و هرگاه انسان ياد خدا را مي‌ كند از انسان دور مي‌ شود خواندن سوره ناس براي دفع اين جن موثر است.(  بحارالانوار . جلد 60 ص 194)
در روايات آمده است اين شيطان مانند خون در دل انسان راه دارد ( بحارالانوار . جلد 60 ص 269 )

2 - جن رها يا (زها) : اين شيطان وقت نماز صبح  سراغ انسان آمده و بر سر او و بالشش گره مي‌ زند و به او مي‌ گويد بخواب وقت نماز نشده است و اگر بيدار نشود به صورت او بول مي‌ كند و بر گشته و دمش را مي‌جنباند و بانگ شادي بر مي‌ آورد .(محاسن جلد 1 .  صفحه  86)

3 - غول: اين جن انسان‌ ها را در صحرا‌ها و بيابان‌ ها به بيراهه مي‌ كشاند و روايت شده هرگاه تنها هستي راهنمايي انسان تنها را قبول مكن و با صداي بلند به صورت او اذان بگو آن گاه از تو دور مي‌ گردد.
در برخي روايات آمده غول وجود ندارد. ولي احمد بن عبد الله گويد در راه به چنين جني برخورد كردم كه بر روي تختي نشسته و لباسهاي خوبي پوشيده و قنديل‌هايي روشن كرده بود سوره ياسين را خواندم قنديل هايش خاموش شد و گفت: اي بنده خدا با من چه كردي ؟ ( سفینه البحار . جلد 3 . صفحه  821)
اين كه در روايات آمده غول وجود ندارد به اين معنا ست كه غول نمي‌ تواند انسان را از راه خود گمراه كند و انسان در برابر آن دست و پا بسته و مجبور نيست . اگر انسان به ياد خدا و متوسل به  14  معصوم بوده و از حدود شرع تجاوز نكند هيچ جني نمي‌تواند بر انسان ضرر بزند.

جن در قرآن و اسلام
4 - جن رباينده : اين جن برخي از انسان‌ ها را مي‌ ربايد.
از امام  صادق پرسيدند آيا جن مي‌ تواند انسان را بربايد؟
فرمود اگرانسان اين دعا را بخواند جن ها نمي‌توانند او را بربايند واين دعا ذكر خواهد شد.( بحارالانوار . جلد  92 صفحه 152 )
جنّيان گاهي اوقات وسايل شخصي انسان‌ ها را مي‌ دزدند.

5 - عيثم : اين جن اخبار را به نقاط مختلف جهان مي‌ رساند.

6 - ام الصبيان : اين جن‌ها به كودكان ضرر مي‌ زنند.

7 - آل : اين نوع جن‌ها از جنس زن بوده و به زنان باردار و نوزاد‌ها ضرر مي‌زنند و از آهن مي‌ ترسند.

8 - صالح : اين جن‌ ها انسانهايي را كه راهشان را گم كرده‌ اند به مقصد مي‌ رسانند.
در روایتی آمده است : همانا یکی از برادران جنی شما صالح نام دارد هر گاه راه را گم کردید ندا کنید " یا صالح اغثنی " یعنی : ای صالح کمکم کن . او در بیایانها می گردد هرگاه صدای گمشده را بشنود او را راهنمایی کند .  (وسایل الشیعه . جلد 11 . صفحه 443 )

9 - متكون : اين نوع جن به هر شكلي كه بخواهد مي‌ تواند متمثل باشد به جز صورت انبيا و اوصيا و اوليا ء .(  بحارالانوار . جلد 25 ص 327 )

جن در قرآن و اسلام
10 - زوبعه : به رئيس جنيان و شياطين گفته مي‌شود.

11 - زوال : اين جن در نطفه انسان‌های مخالف اهل بیت علیهم السلام شريك مي‌ شود واگر آن فرد پسر باشد لواط  كار واگر دختر باشد زنا كار خواهد بود.( کافی . جلد 5 . صفحه 549 )

12 - تمريح : روايت شده تمريح يار شيطان است و هنگام شب فعاليت خود را در بين شرق و غرب آغاز مي‌ كند (کافی جلد 8 . صفحه  232 )

13 - عارض : اين نوع جن‌ها برخي از انسان‌ها را مريض مي‌كنند.

14 - ابليس : به شيطاني گفته مي‌شود كه از رحمت خدا مايوس باشد.

15 - شيطان : به جن شرير و خبيث شيطان گويند .

16 - مارد : به جني كه سركش و خبيث‌ تر باشد مارد گويند.

17 - عفريت : به جني كه خبيث‌ تر و قدرت فوق العاده‌ اي داشته باشد عفريت گويند.

18 - عامر: اعراب قديم به جنّياني كه در ميان مردم سكونت داشتند عامر مي‌ گفتند .

19 - مذهب : جنيانی که  به اشكال مختلف مي‌ آيند به جز صورت پيامبران و امامان.

20 - دهانش : جنياني هستند كه به انواع گو ناگون ضرر مي‌ زنند.

21 - خيزب :

پيامبر اسلام فرمود: اين شيطان انسان را درحال نماز وسوسه كرده و نماز انسان را قطع مي‌ كند و براي دفع آن به خدا پنا ه برده و سه بار بر سمت راستت فوت كن.(بحارالانوار . جلد 92  .صفحه 137)

22 - هزع:

امام صادق فرمود: ابليس شيطاني دارد كه به آن هزع گفته مي‌شود بين مشرق و مغرب را در هر شب پر می کند و هنگام خواب نزد مردم رفته و باعث خوابهای پریشان می شوند. (امالی صدوق  .صفحه 146)

جن در قرآن و اسلام
23 - ولهان:

پيامبر خدا فرمود: براي وضو شيطاني است كه ولهان گفته مي‌ شود و اگربنده ای نام خدا رابه هنگام وضو بر زبان نیاورد او را دچار وسوسه مي كند.( مستدرک .جلد 1 . صفحه  323 )

24 - قفندر:

امام صادق فرمود: هر كس چهل روز درمنزلش بربط (يكي از آلات موسيقي) نواخته شود خداوند شيطاني به نام قفندر را بر او مسلط مي‌ كند كه اعضاي بدنش را برروي اعضاي مشابه صاحب خانه مي‌ گذارد وحياي او سلب مي‌ شود و نسبت به سخناني كه به ديگران مي‌ گويد و يا به او گفته مي‌ شود بي مبالات و بي خيال مي‌ گردد.(کافی جلد 5 . صفحه  537 )

25 - مره: يكي از پسران ابليس است و بدان جهت شيطان را ابو مره گويند. ( سفینه البحار ماده بلس )

26 - لاقيس: او همجنس بازي زنان را به زنان آموخت. ( سفینه البحار ماده بلس )

27 - هفاف: او در صحرا‌ها وسوسه مي‌ كند.

28 - زكتبور: او در بازار‌ها بوده و مردم را به سوگند دروغ و تعريف دروغ كالا و بيهوده گويي ترغيب مي‌ كند.

29 - بتر يا (ثبر ): او هنگام مصيبت‌ ها انسان‌ ها را وسوسه مي‌ كند تا به خود سيلي زده و يقه خود را پاره كرده و بي تابي كنند.

30 - داسم: وقتي انسان وارد حانه شد و نام خدا را ذكر نكرد ه و سلام  نگفت ، او را وسوسه مي‌ كند و بين او وخانواده‌ اش شر به پا مي‌ كند و اگر هنگام غذا خوردن نام خدا را ذكر نكند در غذاي او شريك مي‌ شود.

31 - مطرش: او صاحب اخبار دروغ است و انسان را وسوسه مي‌كند تا اخباري دروغ وضع كرده و منتشر نمايد.

32 - شیطان ردهه: جنسی از شیاطین که علی علیه السلام در نهج البلاغه از آن نام برده است .( نهج البلاغه . صفحه  298 )

33 - اعور: او انسان را به زنا تشويق مي‌ كند.
















نقد زندگی تاریخی حضرت محمد 
جن در قرآن و اسلام 
تناقضات قران
آیا حضرت محمد معصوم بوده؟

حضرت محمد و کنیزش ماریه و آیات نازله در قرآن



محمد به ماريه علاقه شديدی داشت .چون ماريه کنيز او بود و محمد نمی توانست شب معينی را به ماريه اختصاص دهد ، گهگاه در نيمه های شب به بهانه های مختلف از خانه زنان خود بيرون می آمد و در ميآن نخلستانی که اقامتگاه ماريه بود ، بديدن ماريه می رفت .
روزی که نوبت "حفصه" دختر عمر بود ، محمد به خانه حفصه رفت . حفصه برای انجام کاری به خانه مادر خود رفته بود .
محمد کس به دنبال ماريه فرستاد و ماريه در منزل حفصه پيش محمد آمد و مدتی با او بود .
وقتی حفصه بازگشت ، حس کرد که محمد در خانه تنها نيست . بيرون منزل ماند تا ماريه از منزل خارج شد .

حفصه گريه کنان نزد محمد آمد و گفت :
" کسی را که پيش تو بود ديدم . به خدا تو به من توهين کردی که در منزل من با ماريه گذراندی . اگر من از نظر تو خوار نبودم اين چنين با من نمی کردی ."
محمد در صدد دلجوئی از حفصه برآمد و قسم يآد کرد که از آن پس ماريه بر او حرام باشد .
از حفصه نيز خواست که درباره اين مطلب با ساير زنان محمد صحبتی نکند . ولی حسادت ، حفصه را برانگيخت تا داستان را با عايشه در ميان گذارد .

حضرت محمد و کنیزش ماریه و آیات نازله در قرآن

عايشه نيز روزی به کنايه به محمد فهماند که از جريان مطلع است . همين امر موجب پيدا شدن آيه 3 از سوره تحريم در قرآن گرديد :

" هنگامی که پيغمبر با بعضی از زنان خود سخنی محرمانه گفت و همين که ديگران را از آن خبر داد و الله پيغمبر را آگاه ساخت. قسمتی از آن را با زن خود گفت و از قسمت ديگر چشم پوشيد . و وقتی آن را به زن اطلاع داد گفت چه کسی آن را به تو خبر داد گفت دانای رازدان " ( قرآن. سوره تحريم . آيه 3)

چند روزی از اين جريان گذشت . محمد از فکر ماريه غافل نمی شد . ولی قسمی که خورده بود مانع از آن بود که نيم شبی بديدن ماريه برود .

اين مشکل نيز با آيات 1 و 2 از سوره تحريم برطرف شد :

"ای پيغمبر چرا برای جلب رضايت زن های خود آنچه را که خدا بر تو حلال نموده است بر خود حرام میکنی ."
"همانا خداوند سوگندهای شما را بر شما حلال کرد و خدا صاحب اختيآر و مولای شماست . "( قرآن. سوره تحريم . آيه 1 . 2 )

به دستور الله ، محمد سوگند خود را فراموش کرد و ديدارهای نيم شبانه از ماريه را کما فی السابق از سر گرفت . پس از آنکه ماريه فرزند پسری به نام ابراهيم برای محمد آورد ، ماريه نيز به جرگه زنان عقدی محمد درآمد و خانه ای مجاور مسجد و شبی به او اختصاص داده شد.( تفسیر جلالین ) (مجمع البیان‌، امین الاسلام طبرسی‌؛، جلد 10، صفحه 56 ) ( تفسیر نورالثقلین‌، ابن جمعة الحویزی‌، جلد 5، صفحه 367، اسماعیلیان‌)















نقد زندگی تاریخی حضرت محمد 
جن در قرآن و اسلام 
تناقضات قران
آیا حضرت محمد معصوم بوده؟

مرتد شدن کاتب وحی (عبدالله بن ابی سرح)


- ماجرای مرتد شدن کاتب وحی (عبدالله بن ابی سرح) چه بوده است؟

عبدالله ابن ابی سرح که زمانی از نزدیک ترین اصحاب و محارم حضرت محمد در صدر اسلام بود و کاتب وحی بود.پس از مدتی نسبت به کیفیت نزول آیات قران و ماهیت وحی و پیغمبری حضرت محمد  تردید کرد زیرا که او چندین بار کلمات و جملات آیات نازل شده را بدلخواه خود تغییر داد و حضرت محمد نیز ان آیات تحریف شده را پذیرفت.
مرتد شدن کاتب وحی (عبدالله بن ابی سرح)

این امر شک ابی سرح را برانگیخت.سرانجام ابی سرح در مورد آیه "فتبارک الله احسن الخالقین"  (سوره مومنون.آیه14) با پیغمبر اختلاف پیدا کرد او معتقد بود که : " این آیه را من سروده ام و محمد   آنرا از من دزدیده است " (سوره انعام.آیه93)  اشاره به همین ماجراست.
 ابی سرح پس از این اختلاف از دین اسلام برگشت و حضرت محمد خون او را حلال ساخت. (تاریخ طبری.جلد 3.صفحه1187)

احادیث دیواری



- روايت است روزی شاگردی از امام نقی پرسيد:

 
احادیث دیواری
اماما، چه حکمتيست که شما با اين عظمت و دانش لايتناهی در ميان نوادگان رسول اکرم(ص) دهم شديد؟ امام با متانت دست در شترزين خود کرده پيراهن شماره 10 آرژانتين را در آورده و با لبخندی گفتند: به عشق ديگو

- روزی شخصی از جايی می گذشت امام نقی مشاهده کردند و فرمودند :
هرگاه شيعيان ما از مسیری رد بشوند از آنجا عبور کرده اند و آن مسیر را طی نموده اند. ( بهار و العنبار ، فصل حديث های دست گرمی ، صفحه قبلی)

- امام نقی در ریاضیات عصر خود شهره عام و خاص بودند. می‌گویند ایشان مثلث قائم الزاویه‌ای رسم می‌کردند به طوریکه هیچ کدام از اضلاعش بر دیگری قائم نبود و همچنین با انگشتان مبارکشان انتگرالی می‌گرفتند که با لبهایت بازی می‌کرد. (نقی و مثلثات صفحه ۳۴)

- هیچ چیز مانند سبیل نمی‌تواند شما دختران را از گزند نامحرمان در امان بدارد، حتی حجاب.  (برگرفته از سخنرانی امام نقی (ع) در جمع دختران بسیجی سامرا)

- صحابه ‌ای از امام پرسید:
یا نقی! «صلوات بر محمد و آل‌محمد» چندین ثواب دارد ؟
امام فرمودند :
یک صلوات یک ثواب دارد
دو صلوات یک ثواب دارد
سه صلوات دو ثواب دارد
چهار صلوات سه ثواب دارد
پنج صلوات پنج ثواب دارد
شش صلوات هشت ثواب دارد
هفت صلوات سیزده ثواب دارد
هشت صلوات بیست و یک ثواب دارد
(امام نقی و دنباله فیبوناچی)

- گه خوردی! آسمان هفت طبقه است. خودم از جدم شنیدم
پاسخ صریح حضرت به ادعاهای واهی گالیله. (مناظرات نقوی در دربار عباسی )

- روزی يکی از اصحاب نزد امام نقی (ع) رفتند و سوال فرمودند :
چرا در قرآن از برف سخنی به ميان نيامده است ؟ و ايشان پاسخ دادند : ... سوالات  آسون وضو اينا رو ميريد از حسن و حسين می پرسيد سختاش می افته به من.( تاريخ طبری و نون برری ، صفحه 69 )
- روزی امام نقی(ع) داشتند معارف اسلامی 2 درس می دادند که گچ تمام شد. از آنجایی که در زبان مبارکشان گ و چ وجود نداشت کلاس تعطیل شد. امام عصبانی شدند و رفتند خانه وایت برد را اختراع کردند.

- روزی امام نقی به انیشتین فرمود:
یا انیشتین. انیشتین رویش را برگرداند و گفت بله پسر رسول خدا. امام فرمود اول صدایم را شنیدی یا مرا دیدی؟ انیشتین گفت اول صدایتان را شنیدم. امام فرمود پس چرا می‌گویی سرعت نور از صوت بیشتر است. انیشتین از تئوری خود پشیمان شد و فورا برای اسلام apply کرد.

- روزی مردی سراغ امام آمد و گفت:
 یابن رسول الله، من با زنی همکار هستم و در موقع کار دست و بدنمان به هم میخورد. تکلیف چیست؟
امام فرمود بیارش اینجا ببینیم ارزش فتوا داره یا نه(نقی و چک آپ قبل از فتوا)

- روزی از امام پرسیدند وقتی برادران یوسف او را در چاه ‌می‌انداختند یوسف چه گفت؟
امام فرمود: گفت شلپ! گویا چاه آب داشته است.
- نقی در سنین جوانی به مکانیک کوانتومی علاقه فراوان پیدا کرد و می‌خواست فیزیکدان بشود و مقالات بوهر، شرودینگر، دیراک و هایزنبرگ را خواند ولی چون از آنها چیزی سر درنیاورد به سراغ فلسفه اسلامی رفت و پس از خواندن کتابهای شهید مطهری به شغل امامت بسنده کرد. (نقی و ناکامیهای دوران جوانی)

- روزی سوسن (همسر مکرمه اش) به اتاق اعتکاف امام وارد شدند و امام را خونین و مالین در حال ناله دیدند. امام در همان حال با زاری فرمودند: صد دفعه گفتم شبهای معراج این پنکه سقفی لعنتی رو روشن نکنین! (سوسن سوسن است، فصل سوم، مناقشات، سید نقی شرینقی)

- یکی از اصحاب از امام نقی پرسید:
در روایات آمده که در بهشت برای مومنان شرابهایی وجود دارد كه مست كننده نيست، پس برای چه آن را می‌نوشند؟
امام پاسخ داد: بخاطر آنتی اكسيدانش. (الاسرار فی الخوراکی)

- هر کس که به والدین خود احترام بگذارد مثل اینست که به پدر و مادر خود احترام گذاشته است. (امام نقی ع)

- روزی امام نقی (ع) رو به آسمان کرد و فرمود:
پروردگارا! خودت را بر من بنما. ندا رسید: ای نقی! ۴ پرنده مختلف را قطعه قطعه کن، گوشتهای آنها را با هم بیامیز و خوب چرخ ‌گوشت کن. سپس به ۴ قسمت مساوی تقسیم کرده و هر قسمت را بر لب یک قله بگذار! آن امام همام چنین کرد و با بدبختی از ۴ کوه بالا رفت و در حالی که دهنش سرویس شده بود، هر قسمت را بر نوک یک قله گذاشت
در آن لحظه ندا رسید: خوب دهنت سرویس شد؟ بازم بهت بنمایم یا کافیست؟
امام همانطور که نعره کشان راه بیابان در پیش گرفته بود داد میزد تو روح آدم بی جنبه!
امام نقی به گوشت ‌ها آبلیمو و زعفران زده و طعامی در خور برای خود آماده کرد.

- آورده‌اند که حضرت به پیج عباسیون می‌رفت و همه‌ نوشته‌ های اونها رو لایک می ‌زد و به همه سفارش می‌کرد که لایک بزنن. همه از این جوانمردی حضرت کف کردن. حضرت سرش رو خاروند و گفت: مگه این علامتا بیلاخ نیستند؟

- وات ده‌‌‌ فاک آر یو لفینگ ات؟
امام نقی خطاب به معتصم ملعون که به او می‌خندید.
(تسلط امام به زبان‌های بیگانه پس از خوردن آب انگور)

- از حضرت پرسیده شد:
آیا شما اگزیستانسیالیست هستید؟
فرمودند: خیر، من نقی هستم.
(امام نقی (ع) رد مکاتب غیر‌الهی)

- امام نقی شبها به دور از چشم دیگران از خانه خارج می‌ شدند و به محله‌ های فقیرنشین سامرا می رفتند خانه‌ها را یک به یک در می ‌زدند و فرار می‌کردند. (تق تق النقی جلد 4 صفحه 3)

- روزی شخصی نزد امام نقی (ع) رسید. امام فرمودند شما تازه رسیدی. خسته ‌ای، فعلن نمی‌خواد سوال بپرسی.

- روزی امام نقی در مجلسی حاضر شد
مریدان به احترامش برخواستند
امام رو به جمعیت کرده و جنتی را در آن میان دید و فرمود: حاج آقا ترو خدا بفرمایید با این حالتون.

- روزی مردی عرب به امام نقی (ع) توهین کرد ولی حضرت جواب نداد.
اصحاب علت را پرسیدند،
فرمود: آن مرد سید بود. بی‌احترامی به سید گناه دارد.
یکی از یاران گفت :کـخل تو خودت امامی! حضرت کم آورد و مرد را تکفیر کرد.

- نقل است كه از حضرت پرسيدند كه چرا عليه دستگاه جائر عباسي قيام نمي كنند؟
ايشان در جواب فرمودند : «به خدا قسم اگر فقط دو يار مانند ياران جدم رسول الله داشتم با آن دو نفر مي شديم سه نفر»
(نقل از: طريقه الموال وسط يكي از جلدای اخر)

- امسال کیفیت کتابها از هر سال بهتر بود. به خصوص تذهیب کتاب شنگول و منگول را بسیار پسندیدیم. آورین! (امام نقی در حین بازدید غرفه ارشاد در نمایشگاه بین المللی کتاب)

- روزی شخصی از امام نقی پرسید: آیا زمین گرد است یا مسطح؟
امام فورا بحث را عوض کرد و شروع کرد به تلاوت آیاتی چند از قرآن. (سیره نقوی)

- سوسن همسر امام نقی:
مگه قرار نبود واسه نور سرت بری دکتر؟ من اینجوری نمی‌تونم بخوابممیرم رو مبل بخوابم

- روزی امام به حنض بن علاده که حضرت را مسخره میکردند فرمود:
این کتاب را بگیر و بخوان تا با مکتب ما بیشتر آشنا شوی
حنض کتاب را به خانه برد، فردا صدای شیون از خانه وی برخاست، به امام نقی خبر دادند که حنض درگذشته
امام پرسید: ایا از حقایق مکتب ما جامه درید؟
یاران گفتند : خیر یابن رسول الله! انقدر به اراجیف کتاب خندید تا روده بر شد
امام فرمودند : استراتژی رو داشتین؟ (ارسال الائمه-جلد 12-صفحه 3451)

- از امام نقی (ع) روایت است که:
بهترین راه رفع گشنگی غذا خوردن است.
Imam Naghi – Stating the obviouS

- آیا می‌دانستید امام نقی اولین امام دو رقمی شیعه هستند؟
(از سری فکت‌های آموزنده‌ی شیعه)

- قال النقی:
یکی از راحت ترین و باحال ترین شغل های دنیا امامت است.
(منطق الاسرار صفحه 3 از 5)

- آیا می دانستید هر امام در طول زندگی خود حدود 70 مگابایت احکام تولید می کند؟
(از سری فکت‌های آموزنده‌ی شیعه)

- چند حدیث از امام نقی (ع):
امام نقی (ع): نظر من به تقی نزدیک تر است.
امام نقی (ع): غلمان خدمتگزار گلی است از گل های بهشت
امام نقی (ع): شتر از گوسفند بزرگ تر است
امام نقی (ع): رهبر من آن نوجوان 13 ساله ایست که وقتی انگشتش می کنم صدایش در نمی آید
از حضرت پرسیدند آیا کشیدن ماری جوانا گناه است؟
فرمود نه اینکه گناه نباشه ولی خیلی کم.
(نقی - تساهل و تسامح)

- سر کسانی که می گويند اسلام دين خشنی است قطع بايد گردد.
(امام نقی الفاظ الجمیل-جلد8-صفحه 549)

- صد دفه گفتم وقتی میخواین ازم عکس بگیرین اون فلاش صاب مرده رو خاموش کنین
(امام نقی- اشارات غیرمستقیم به وجود هاله نور)

- امام رضا (ع) همواره ساندیس با طعم آب انگور را به نکتار‌های دیگر ترجیح می‌داد. و همین نقطه ضعف در نهایت باعث شهادت ایشان شد.(زندگی نامه‌ امامان مسموم (ع))

- شیعیان جهان لااقل در هنگام بلند کردن اجسام سبک یا نقی بگویید.

- مشکل من خوشتیپی است والا من از لحاظ دانش چیزی از جعفر کم ندارم
(تاملات النقی فی الآینه)

- بعد از من فرزندی خواهد آمد که مردمانی از پارس را تا مدتها سر کار خواهد گذاشت.
(امام علی -نهج البلاغه خطبه آینده نگری ها)

- به خدا قسم که اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپم بگذارید، جفت دستام از کتف در میاد، بابااااااااا من هشت سال دارم کلا، اون جدم بود که از این کارا میکرد. (امامت و وخامت اوایل کتاب)

- امام نقی (ع):
برترین شما نزد ما بهترین شماست و بهترین شما همانا برترین شماست
(در روایات آمده که امام پس از گفتن این حدیث ریبوت شدند)

- لاکن هی نگویید: «نقی برای ما چه کرد؟»، شما برای نقی چه کرده‌اید؟

- امام نقی:
اسم اصلی بابام بابک بود اما به خاطر پوشیدن شلوار گشاد و پیرهن قرمز جواد صداش میزدن
(نقی الانوار شفاف سازی‌ها)

- به خدا قسم دفن شدن در جایی غیر از ایران، اصلا توجیه اقتصادی ندارد.
(نامه امام به فرزندش)

- ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻭ ﺯﻥ ﻧﺰﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭﺍﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﯾﮏ ﺑﭽﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﻣﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﻭﺳﻂ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺯﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﺪ. ﺁﻥ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻧﺼﻒ ﺷﺪ
ﺍﻣﺎﻡ ﮐﻤﯽ ﺟﺎﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻗﺎﻋﺪﺗﺎﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻣﯽ‌ﺷﺪ.

- اشعص بن حوالی دانشمندی نصرانی بود، روزی به خدمت امام رسید و پرسید :
اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟
امام فرمود : چیز خاصی نمی آفرید
اشعص از این سخن در شگفت ماند، اما بیشعور اسلام نیاورد.
(تذکره الاولیا-جلد 1-صفحه11)

- اول ما برای 10تا امام برنامه ‌ریزی کرده بودیم. اما این مهدی از همون اول هم همه ا‌ش تاخیر داشت، این شد که مجبور شدیم تقی و نقی رو هم اضافه کنیم.  ( خدا در مصاحبه با اوریانا فالاچی - توجیه کم‌توجهی‌ها)

- از امام نقی (ع) پرسیدند زندگی چند ضلع دارد؟ فرمود 4 ضلع. خوردن و خوابیدن و ورد خواندن و ملعبه با کنیزان
(از کتاب زندگی نقی/ ضلع چهار)

- روزی یکی از روشنفکران مذهبی سوار ماشین زمان شد و به ۱۴۰۰ سال قبل برگشت تا با حضرت ملاقات داشته باشد
خدمت حضرت رسید و با احترام گفت اماما ،ما هیچ گاه به تمدن غرب اعتنا نمیکیم، و تا آخرین نفس به شما و مانیفست شما پایبند خواهیم بود
حضرت پرسید مانیفست چیست ؟
او گفت :یعنی شما نمیدونید مانیفست چیست ؟
حضرت فرمود ؟نه ، آیا مربوط به مسایل جنسی است ؟
گفت نه
حضرت فرمود :به خدا سوگند خیری در آن نیست.
(امام زمان (ع),سفر در زمان)

- شخصی نزد امام آمد و پرسید، یا ابن رسول الله حکم گرفتن زن پنجم دائمی چیست؟ امام مدتی دست بر چانه ی خود برد و بعد ازاندکی تفکر فرمودند: گشنیز





 صفحه فیس بوک وبلاگ نقد قرآن









- نقد زندگی تاریخی حضرت محمد 
- جن در قرآن و اسلام 
- تناقضات قران
- آیا حضرت محمد معصوم بوده؟
- قران و زنان حضرت محمد